جدول جو
جدول جو

معنی روان خواه - جستجوی لغت در جدول جو

روان خواه
گدائی کردن، اهل در یوزگی
تصویری از روان خواه
تصویر روان خواه
فرهنگ لغت هوشیار
روان خواه
گدای دوره گرد، گدا
تصویری از روان خواه
تصویر روان خواه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گواه خواه
تصویر گواه خواه
کسی که شخصی دیگر یا شیئی را بشهادت طلبد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوانخواه
تصویر خوانخواه
انتقام گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وام خواه
تصویر وام خواه
کسی که از دیگری پولی به قرض می خواهد، آنکه طلب خود را از وام دار می خواهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روان کاه
تصویر روان کاه
آنچه باعث افسردگی و آزردگی روح می شود، امری سخت و دشوار که روح را کسل و آزرده می سازد، کاهندۀ روان، روان فرسا، جان کاه، جان گزا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نان خواه
تصویر نان خواه
آنکه طلب نان کند، نان خواهنده
کنایه از فقیر
زنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعم کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینان، زینیان، نینیا، ساسم، جوانی، نغن، نغنخوٰاد، نغنخوٰالان، نانخوٰاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وطن خواه
تصویر وطن خواه
میهن خواه وطن پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نان خواه
تصویر نان خواه
((خاه))
تخمی خوش بوی و زردرنگ که گاهی روی خمیر نان پاشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وام خواه
تصویر وام خواه
((خا))
قرض گیرنده، طلب کار
فرهنگ فارسی معین
آنکه پس از کشته شدن کسی انتقام وی را می گیرد یا قصاص قاتل را می خواهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وا خواه
تصویر وا خواه
کسی که وا خواست میکند: معترض: مقابل وا خوانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رونخواه
تصویر رونخواه
((رَ وَ خا))
گدا، گدای دوره گرد
فرهنگ فارسی معین